|
پیش بابایی می روم و از او می پرسم:
"ازدواج چیست؟"
بابایی هم گوشم را محکم می پیچاند و می گوید:
"این فضولی ها به تو نیومده، هنوز دهنت بوی شیر میده، از این به بعد هم دیگه توی خیابون با دخترای همسایه ها لی لی بازی نمی کنی، ورپریده!"
متوجه حرف های بابایی و ربط آنها به سوالم نمی شوم، بابایی می پرسد:
"خب حالا واسه چی می خوای بدونی ازدواج یعنی چی؟!"
در حالی که در چشمهایم اشک جمع شده است می گویم:
"بابایی بهتر نیست اول دلیل سوالم رو بپرسید و بعد بکشید؟!"
بابایی با چشمانی غضب آلوده می گوید:
"نخیر! از اونجایی که من سلطان خانه هستم و توی یکی از داستان ها شنیدم سلطان جنگل هم همین کار رو می کرد و ابتدا می کشید و سپس تحقیقات می کرد، در نتیجه من همین روال را ادامه خواهم ..." بابایی همانطور که داشت حرف می زد یک دفعه بیهوش روی زمین افتاد، باز هم مامانی با ملاغه سر بابا رو مورد هدف قرار داده بود، این روزها مامان به خاطر تمرین های مستمرش در روزهای آمادگی اش به سر می بره و قدرت ضربه و هدفگیری اش خیلی خوب شده، ملاغه با آنچنان سرعتی به سر بابایی اصابت کرد که با چشم مسلح هم دیده نمی شد.
مامانی گفت:
"در مورد چی صحبت می کردین که باز بابات جو گیر شده بود و می گفت سلطان خونه است؟!"
و من جواب دادم: "در مورد ازدواج"
مامانی اخمهاش توی همدیگه رفت و ماهیتابه رو برداشت و به سمت بابایی که کم کم داشت بهوش می اومد قدم برداشت، مامانی همونطور که به سمت بابایی می اومد گفت: "حالا می خوای سر من هوو بیاری؟! داری بچه رو از همین الان قانع می کنی که یه دونه مامان کافی نیست؟! می دونم چکارت کنم!"
مامانی این جمله رو گفت و محکم با ماهیتابه به سر بابایی زد و بابایی دوباره بیهوش شد.
بعد از بیهوش شدن بابایی، مامان ازم خواست کل جریان رو براش توضیح بدم، منهم گفتم که موضوع انشاء این هفته مون اینه که "ازدواج را توصیف کنید."
بابایی که تازه بهوش اومده بود گفت: "خب خانم! اول تحقیق کن، بعد مجازات کن! کله ام داغون شد!"
و مامانی هم گفت: "منم مثل خودت و اون آقا شیره عمل می کنم، عیبی داره؟!"
بابایی به ماهیتابه که هنوز توی دستای مامانی بود نگاهی کرد و گفت: "نه! حق با شماست!"
مامانی گفت: "توی انشات بنویس همه ی مردها سر و ته یه کرباس هستند!"
بابابزرگ که گوشه ی اتاق نشسته بود و داشت با کانالهای ماهواره ور می رفت و هی شبکه عوض می کرد متوجه صحبت های ما شد و گفت: "نوه ی گلم! بیا پیش خودم برات انشا بگم!"
مامانی هم گفت: "آره برو پیش بابابزرگت، با هشت ازدواج موفق و دوازده ازدواج ناموفقی که داشته می تونه توضیحات خوبی برات در مورد ازدواج بگه!"
پیش بابابزرگ می روم و بابابزرگ می گوید: "ازدواج خیلی چیز خوبی است، و انسان باید ازدواج کند ... راستی خانم معلمتون ازدواج کرده؟ چند سالشه؟ خوشـ ..."
بابابزرگ حرفهایش تمام نشده بود که این بار ملاغه ای از طرف مامان بزرگ به سمت بابابزرگ پرتاب شد، البته چون مامان بزرگ هدفگیری اش مثل مامانی خوب نیست ملاغه به سر من اصابت کرد.
به حالت قهر دفترم رو جمع می کنم و پیش خواهرم می روم، نمی دانم چرا با گفتن موضوع انشاء در چشمان خواهرم اشک جمع می شود و وقتی دلیل اشک های خواهرم رو می پرسم می گوید: "کمی خس و خاشاک رفت توی چشمم!"
البته من هر چی دور و برم رو نگاه می کنم نشانی از گرد و خاک نمی بینم، به خواهر می گویم: "تو در مورد ازدواج چی می دونی؟" و خواهرم باز اشک می ریزد.
ما از این انشاء نتیجه می گیریم بحث در مورد ازدواج خیلی خطرناک است زیرا امکان دارد ملاغه یا ماهیتابه به سرمان اصابت کند، این بود انشای من ...
با تشکر از اهالی خانه که در نوشتن این انشا به من کمک کردند
------------------------------------------------------------
رازهایی که کمتر زنی در مورد همسرش میداند
شما فکر می کنید که مرد ها، ساد ه، بی توجه و خود خواه هستند اما روانشناسان می گویند که آنها نه تنها از زن ها پیچید ه ترند ، بلکه خیلی د قیق به شما و د یگر اتفاقات اطراف شان توجه می کنند و برخلاف تصور شما، خیلی هم فد اکار و از خود گذشته هستند . آنها می گویند د نیای مرد ان هزار و یک پیچ و خم د ارد که کمتر زنی از عهد ه کشفش برمی آید . د رواقع از نظر آنها هیچ زنی نمی تواند آنطور که باید همسرش را بشناسد و به همین د لیل، د نیای زند گی زناشویی، پر است از سوء تفاهم ها و مشکلاتی که تنها به د لیل همین نا آشنایی رخ می د هد . اما با تمامی این اوصاف، یک زن شاید نتواند همسرش را تمام و کمال بشناسد ، اما می تواند از حقایق ساد ه ای که شاید هیچ وقت به آنها توجه نمی کرد ه، باخبر شود و با آگاهی از آنها زند گی اش را نجات د هد . اگر شما می خواهید از این د سته از زن ها باشید ، این ریزه کاری ها را جد ی تر بگیرید و بیشتر با مرد زند گی تان آشنا شوید .
شاید مرد ها با ترد ید بسیار، موقعیت هایشان را برای ازد واج بررسی کنند و شاید راحت تن به تشکیل زند گی ند هند ، اما شواهد می گوید که مرد ها سرسری از کنار ازد واج نمی گذرند و آن را جد ی می گیرند . د رست است که آنها سال ها برای پید ا کرد ن یک مورد مناسب برای ازد واج وقت می گذارند ، اما وقتی تن به تشکیل زند گی می د هند ، با جد یت برای موفق شد نش تلاش می کنند . شاید به همین د لیل است که وقتی از آنها می پرسید ?اگر به گذشته برگرد ند ، چه گزینه ای را برای ازد واج انتخاب می کنند ?، 90 د رصد شان می گویند د وباره از همسر فعلی شان خواستگاری می کنند . مرد ها عاشق عاد ت هستند . آنها نه تنها به محله و شهر شان وابسته می شوند ، بلکه به زن زند گی شان هم به شکل خارق العاد ه ای وابسته می شوند و حتی اگر روزی او را از د ست د هند ، هرگز نمی توانند به اند ازه او به فرد د یگری وابسته شوند .
شما انتظار د ارید که همسرتان د ر هر مورد کوچکی که د ر زند گی اش پیش می آید ، با شما د رد د ل کند و احساسش را با شما د ر میان بگذارد ؟ یا شاید د وست د ارید وقتی با او خرید می روید ، نظرش را به وضوح بگوید و وقتی غذا می خورید ، د ست پخت تان را با حرف هایش قضاوت کند ، اما مرد ها اساسا از این جنس نیستند . شما کمتر مرد ی را پید ا می کنید که احساسش را با حرف هایش بیان کند . مرد ها د وست د ارند با عمل شان این حس را نشان د هند و وقتی عشق شان را می خواهند ابراز کنند ، از شما برای انجام کار هایشان همکاری می طلبند . آنها د وست د ارند د ر عمل همراه شما باشند نه د ر کلام. البته گمان نکنید یک مرد هرگز به حرف نمی آید . شما می توانید با ابراز احساسات تان ?البته نه به شکلی اغراق شد ه- و فرصت د اد ن به او، زبانش را باز کنید . اما تا زمانی که او هم با کلام عشقش را به شما نشان ند هد ، هرگز با قهر و بحث نارضایتی تان از این اتفاق را به او نشان ند هید . یاد تان نرود که مرد ها خیلی د یرتر از زن ها اعتماد و تکیه می کنند ، پس این زمان را به او بد هید .
اگر گمان می کنید همسرتان به حرف های شما بی توجه است و د ر تمام مد تی که با او حرف می زنید ، منتظر تمام شد ن حرف های شماست، کاملا د ر اشتباه هستید . راه و رسم شنید ن مرد انه، با راهی که شما برای شنید ن انتخاب می کنید کاملا متفاوت است. شما نمی توانید تنها به این د لیل که همسرتان هنگام گوش کرد ن کلمه ای را به زبان نمی آورد یا آنطور که انتظار د ارید با شما همد رد ی نمی کند ، او را به نشنید ن متهم کنید . مرد ها د وست د ارند با سکوت شما را همراهی کنند تا به د قت حرف هایتان را بشنوند . برخلاف زن ها، مرد ها میل زیاد ی به همذات پند اری و ارائه توصیه های عجیب و غریب ند ارند . مرد ها تنها می خواهند شنوند ه خوبی باشند و بد ون د خالت د ر کار شما، راه را برای آرام شد ن تان فراهم کنند .
د رست است که مرد ها از همکاری شما استقبال می کنند و آن لحظات را عاشقانه ترین لحظات زند گی می د انند ، اما معنای این تمایل، این نیست که همه لحظات زند گی آنها را با حضور و همکاری تان پر کنید . مرد ها به زمانی خالی برای خود شان نیاز د ارند . آنها د وست د ارند د قایقی از روز را بد ون حضور هیچ کس بگذرانند و حتی اگر د ر آن لحظات هیچ کاری نمی کنند ، تنها غرق افکار شان باشند . مرد ها نه تنها د ر عاد ی ترین روزهای زند گی نیاز به این تنهایی د ارند ، بلکه د ر لحظات سخت و پرتنش هم د وست د ارند کمی با خود شان خلوت کرد ه و تکلیف ذهن شان را با خیلی چیزها روشن کنند ، پس اگر می خواهید حضور تان مشکل ساز نشود ، این زمان را به آنها هد یه د هید . باور کنید که یک مرد قد ر این فرصت را خوب می د اند و اگر هم آن را از او د ریغ کنید ، نمی تواند رضایتی را که باید از شما د اشته باشد .
اگر می خواهید بد انید که یک مرد د ر زند گی زناشویی اش چه شخصیتی را بروز می د هد ، نگاهی به پد رش بیند ازید . روانشناسان می گویند حتی مرد انی که د ل خوشی از رفتارهای پد رشان ند ارند ، د ر بزرگسالی و به ویژه بعد از ازد واج، شبیه پد رشان می شوند . البته شاید خیلی از این مرد ها، هرگز این موضوع را قبول نکنند ، اما واقعیت این است که با محبت و همد ل بود ن یا نبود ن آنها، کاملا بستگی به رفتارهایی د ارد که از پد رشان د ید ه اند . روانشناسان معتقد ند رابطه یک پد ر با یک ماد ر، می تواند گویای رابطه فرزند آنها با همسرش باشد ، پس قبل از انتخاب، حسابی به این موضوع توجه کنید .
شاید برای یک زن، د عوا، بحث و قهر موضوعی باشد که ماه ها ذهن را به خود مشغول می کند و بین او و همسرش فاصله می اند ازد ، اما واقعیت این است که مرد ها چنین خصلتی ند ارند . اگر با همسرتان شد ید ترین بحث عمرتان را کرد ه اید ، انتظار ند اشته باشید که او به اند ازه شما از این موضوع رنج ببرد و به د لیل این اتفاق از شما فاصله بگیرد . یاد تان نرود که مرد ها د ر لحظه زند گی می کنند . برای آنها د عوا د رست د ر لحظه تمام شد نش به سمت فراموشی می رود و قهر اصلا د ر د نیای آنها جایی ند ارد . یک مرد د رنهایت چند ساعت به چنین موضوعاتی فکر می کند و حتی اگر این اتفاق ها روی قضاوتش د ر مورد شما و زند گی تان تاثیر گذاشته باشد ، نمی توانید گلایه هایی که یک زن از این اتفاقات می کند را از زبان یک مرد بشنوید . از طرف د یگر، مرد ها نمی توانند با این خصلت زن ها که فراموش کرد ن برایشان سخت است، کنار بیایند . آنها د وست د ارند پروند ه یک بحث، همانجا بسته شود و نمی توانند بپذیرند که همسرشان هر روز و هر لحظه آن موضوع را یاد آوری کند .
حتی اگر یک مرد د ر د وران مجرد ی اش رابطه نزد یکی با خانواد ه اش ند اشته باشد ، این رابطه بعد از ازد واج تقویت می شود . مرد ها با قبول مسئولیت یک زند گی، سختی هایی که خانواد ه شان د ر این سال ها کشید ه بود را می بینند و حتی اگر پیش از این چند ان قد ر آنها را نمی د انسته اند ، بعد از ازد واج بیشتر از همیشه قد رشناسی شان را ابراز می کنند . آنها می خواهند با محبت کرد ن های بعد از ازد واج، د ین شان را به خانواد ه شان اد ا كرد ه و قد رشناسی شان را اثبات کنند . یک مرد حتی اگر چیزی به زبان نیاورد ، طاقت د ید ن بی تفاوتی همسرش نسبت به خانواد ه خودش را ند ارد . مرد ها د وست د ارند بعد از ازد واج از خواهر و براد رهای کوچک ترشان حمایت کنند و کارهایی که قبل از آن برای ماد رشان انجام نمی د اد ند را انجام د هند ، پس اگر می خواهید همسرتان مرد زند گی شما باقی بماند ، به این میل او بیشتر توجه کنید .
------------------------------------------
9 کلید طلایی آرامش در لحظات سخت | |||
|
سلام بر دوست عزیز وب جالبی دارید من که خوشم اومد به نظر بنده هم باید با مقوله ازدواج مثل مامان برخورد کرد با تجربه و قاطع ، شوخی کردم
امیدوارم که همیشه موفق باشید
مزاج وطبع شما چیست! مزاج شناسی
موضوع انشا : ازدواج راتوصیف کنید
10 اصل طـــلایی گــاندی که شـــما و دنیـــایتان را متحول کــند
هر اتفاقي كه براي ما مي افتد به نفع ماست
377219 بازدید
77 بازدید امروز
158 بازدید دیروز
705 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian